حمل اثاثيه منزل نقل و انتقالات شهري
26.10.1400
در نتيجه، هدف ما به حداقل رساندن هزينه طراحي كلي است كه شامل هزينههاي حمل و نقل نوع LTL و TL و هزينههاي مكان/انتخاب مركز است. از آنجايي كه محمولههاي مبدأ به مركز تثبيت و تحكيمزدايي از مركز به مقصد شامل بارهاي كوچكتري (كالاهاي جداگانه) است، منطقي است كه فرض كنيم اين محمولهها در حالت LTL (كمتر از بار كاميون) هستند كه معمولاً يك ارزش دلاري ثابت به ازاي هر وزن به ازاي هر مايل محموله در محاسبه هزينه هاي حمل و نقل استفاده مي شود. از سوي ديگر، از آنجايي كه انتقال خط (تجميع به عدم تحكيم) شامل محمولههاي كامل كاميون است، ما يك حالت حمل و نقل TL را براي اين جزء در نظر ميگيريم و هزينههاي مربوطه را با استفاده از هزينههاي حمل و نقل در هر مايل براي ارسال TL محاسبه ميكنيم. ما فرض ميكنيم كه كالاهايي با بارهاي زياد و/يا كالاهايي كه گرههاي مبدا و مقصد آنها در مجاورت نزديك هستند، ميتوانند مستقيماً بدون تلاش براي ادغام ارسال شوند.تا آنجا كه ما مي دانيم، مشكلي كه در اين مطالعه مطرح مي كنيم در ادبيات قبلي مورد توجه قرار نگرفته است، با اين حال، مناطق مكان هاب (HL) و همچنين طراحي شبكه شارژ ثابت (FCND) ارتباط نزديكي با هم دارند. مشكلات HL مربوط به مكان يابي هاب ها و تخصيص گره هاي يك شبكه فيزيكي به اين هاب ها است تا هزينه كل مكان هاي هاب ثابت و حمل و نقل از طريق شبكه به حداقل برسد. صرفه جويي در مقياس براي نقل و انتقالات بين هاب، انگيزه اي را براي مكان يابي هاب ها فراهم مي كند. فرمولبنديهاي جايگزين و مطالعات الگوريتمي براي حالت ظرفيتدار (كه در آن هاب محدوديت ظرفيت براي جرياني دارد كه ميتواند تحمل كند) در [8،12، 18،20] و، براي مورد بدون ظرفيت، در [1،2،10] يافت ميشود. ، 11]. يك بررسي عالي از مشكلات HL را مي توان در [9] يافت.چندين تفاوت، كه بر تعميمهايي كه ما به آن اشاره ميكنيم نيز تأكيد ميكند، بين مشكلات HL و مطالعه ما را ميتوان به شرح زير بيان كرد. اول، ما تصميمات مسيريابي مبتني بر كالا را در نظر مي گيريم، كه در مشكلات مكان يابي هاب صدق نمي كند. به طور خاص تر، ما علاقه منديم كه كالاها را به مراكز تجميع و تجميع تخصيص دهيم، برخلاف مشكلات HL كه در آن انتساب يك گره به يك هاب به طور ضمني تخصيص كالاهاي مقصد و مبدا از آن گره خاص به آن هاب را تعيين مي كند.